ღ.•*. •ღدوستانهღ.•*. •ღ

زرد

است که لبریز حقایق شده است

تلخ

است که با درد موافق شده است

شاعر نشدی وگرنه میفهمیدی

پاییز بهاری است که عاشق شده است

*********************************************************

وقتی چشام تو اسمونا دنبالت میگشت...

وقتی که نگانت رو نمیشد حتی تو غروب خورشید پیدا کرد...

وقتی دربه درت بودم تا یه روزی بهت برسم وبگم چقدر دوستت دارم...

هیچ وقت فکر نمیکردم که قراره اینقدر راحت از دستت بدم...

*********************************************************

در شبی غمگین تر از من قصه ی رفتن سرودی

تاکه چشمم را گشودم از کنارم رفته بودی

ای دریغا!دل سپردن به عشق تو بیهوده بود

وعده ها وخنده های تو به حیلت الوده بود

ای ز خاطربرده عشق اتشینم رفتی اما من فراموشت نکردم

چلچراغ روشن بیگانه بودی سوختم وبیهوده خاموشت نکردم

رفتی اما قلب من راضی نشدبر تو و بر عشق خود نفرین کنم

بی تو شاید بعد از این افسانه وار ترک عشق واین غم دیرین کنم

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 28 شهريور 1390برچسب:,ساعت 11:29 توسط سوگند|


آخرين مطالب
» کاششش
» میدانی؟؟؟
» به نام او...
» ببخش

Design By : RoozGozar.com